مرکز خبری TheStreet دو ماه قبل گزارشی منتشر کرد که در آن توضیح داده بود مایکروسافت برای مدیرعامل جدید خود و جایگزینی با «استیو بالمر» (Steve Ballmer) دنبال چه شخصی با چه مشخصاتی میگردد.
این شرکت بزرگ فناوری احتمالا به دنبال شخصی میگردد که هزینهها و تعداد کارمندان را کاهش دهد و با عملی کردن دیگر اقدامات لازم، مجموع کارایی شرکت را افزایش دهد و سطح درآمدها را بیشتر کند. این یک اتفاق خوب است، اما باید توجه داشت که این فرآیند نوعی استراتژی محسوب میشود که باید به واسطه آن برخی چیزها را از دست داد.
این استراتژی با محوریت افزایش میزان رضایتمندی همان چیزی بود که شرکت BlackBerry چند سال قبل به آن جامه عمل پوشاند. اما اگر شرایط اکنون BlackBerry را مورد بررسی قرار دهیم درخواهیم یافت که استراتژی این شرکت کاملا شکست خورد.
به طور کلی هیچ مشکلی با افزایش کارآمدی و بهرهوری در یک شرکت وجود ندارد. اما گاهی اوقات بهتر است که کمی عقبنشینی کرد و بازی دفاعی انجام داد تا به هدف نهایی رسید. این روند احتمالا همان چیزی است که گوگل و اپل انجام میدهند.
برخی کارشناسان معتقدند که مایکروسافت برای رسیدن به موفقیت باید شرکت Salesforce.com را بخرد. اگرچه این مسئله چندان واقعی بهنظر نمیرسد، اما احتمال آن وجود دارد. اما باید توجه داشت که همراه با این واگذاری «مارک بنیوف» (Marc Benioff) مدیرعامل شرکت Salesforce هم به مایکروسافت میرود.
این اتفاق همان فرآیندی است که برخی کارشناسان از آن در قالب انتخاب مدیرعامل Salesforce به عنوان مدیر بعدی مایکروسافت یاد میکنند.