چکیده
در دهه های اخیر، پیشرفتها و تحولات فناوری اطلاعات(IT)، تاثیرات شگرفی بر کسب و کار گذاشته است. در بسیاری از سازمانها، فناوری اطلاعات جز جداییناپذیر کسب و کار بشمار میرود و از یک ابزار پشتیبانی به توانمند ساز خطوط کسب وکار تبدیل شده است. در چنین شرایطی، راهبری و مدیریت کارآمد حوزه فناوری اطلاعات نیازمند بهکارگیری استانداردها و چارچوبهای تجربه شده بینالمللی نظیرITIL میباشد. ماهیت چارچوب ITIL و طراحی آن بر مبنای چرخه حیات سرویس و همچنین فرایند محور بودن آن سبب شده تا پیادهسازی چارچوب، تاثیرات متعددی را بر ساختار و سازمان فناوری اطلاعات، از ابعاد مختلف داشته باشد. موفقیت پیادهسازی چارچوب ITIL در گرو تغییر پارادیم ذهنی و رفتاری مدیران و کارکنان فناوری اطلاعات و سازماندهی مجدد ساختار سازمانی در چرخه حیات پیادهسازی آن است. هدف این مقاله شناخت اثرات پیادهسازی چارچوب ITIL بر ساختار و سازمان فناوری اطلاعات است. در همین راستا ابتدا ويژگیهای ماهیتی چارچوب و مراحل پیادهسازی آن مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه عوامل موفقیت پیادهسازی ITIL از ابعاد ماهیتی و اجرایی چارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بعد ماهیتی عواملی نظیر فرهنگ ارائه سرویس(Service Culture)، تخصصها و مهارتهای جدید، فرایند محور بودن، مالکیت فرایند، تسهیم دانش سازمانی، سنجش عملکرد و در بعد اجرایی عواملی نظیر مقاومتهای سازمانی، محدودیتهای سازمانی، وظیفهای بودن ساختار موجود، بیانگیزگی، توازن میان شرح وظایف موجود و شرح مسوولیتهای جدید، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پایان راهکارها و الزاماتی جهت حل چالشهای موجود و افزایش ضریب موفقیت پیادهسازی ITIL از بعد ساختاری بر مبنای تجربیات عملی پیادهسازی چارچوب در سازمانهای کشور ارائه گردید.
1- مقدمه
ظهور فناوریهای جدید، سازمانها را قادر ساخته تا با سرعت بیشتری محصولات و خدماتشان را به بازار عرضه کنند. چنین پیشرفتهایی گذار از عصر صنعتی به عصر اطلاعاتی را تداعی میکند. در عصر اطلاعات سرعت تبادل اطلاعات میان سازمانها بیشتر شده است. برای سازمانهای با ساختارهای سلسله مراتبی سنتی، واکنش به بازارهایی که به سرعت تغییر مییابند، بسیار دشوار بوده و به همین خاطر، این تغییرات منجر به کاهش لایه های سازمانی و افزایش انعطافپذیری در سازمانها شده است. با این تفسیر، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازماندهی و مدیریت فرایندهای اصلی سازمانها توسعه یافته و امروزه در بسیاری از سازمانها، از فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان توانمندساز کسب و کار یاد میشود. به عبارت دیگر سازمانها دو تغییر همزمان در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را تجربه کردهاند. تغییر اول تبدیل فناوری اطلاعات به یک دارایی استراتژیک در سازمان، افزایش اهمیت و توسعه راهحل های مبتنی بر فناوری اطلاعات است و تغییر دوم افزایش وابستگی کسب و کار به فناوری اطلاعات میباشد. در سالهای اخیر فناوری اطلاعات به عنوان یک دارایی استراتژیک و در نقش توانمندساز نقش کلیدی در ایجاد مزیت رقابتی، افزایش سهم بازار، افزایش سودآوری و بهبود کیفیت خدمات داشته است. در چنین شرایطی مفهومی تحت عنوان "مدیریت خدمات فناوری اطلاعات(IT Service Management) مطرح شده و توسعه یافته است.[1]
مدیریت خدمات فناوری اطلاعات به پیادهسازی و مدیریت "کیفیت" خدمات فناوری اطلاعات اشاره دارد. ITSM از طریق منابع انسانی، فرایندها و فناوری اطلاعات انجام میپذیرد. در ادبیات ITSM ، ويژگیهای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات به این صورت تعریف میشود" ارائه خدمات فناوری اطلاعات مدت زیادی با تمرکز بر فناوری و سازماندهی داخلی تداوم نخواهد داشت،سازمانها میبایست کیفیت خدمات را مدنظر قرار دهند و بر ارتباط با مشتریان تمرکز داشته باشند" شکل شماره 1: چرخه مدیریت خدمات فناوری اطلاعات در سازمانها را نمایش میدهد:
شکل شماره1: چرخه بهبود مستمر خدمات فناوری اطلاعات
یکی از چارچوبهای مهم و کارامد حوزه مدیریت خدمات فناوری اطلاعات، چارچوب ITIL(IT Infrastructure Library) است. ITIL اصولاً مجموعهای از بهترین تجارب توسعه یافته در صنعت است.ITILچارچوب مشترکی برای تمام فعالیتهای واحد فناوری اطلاعات، به عنوان جزئی از ارائه خدمات براساس زیرساخت IT، فراهم میکند. این فعالیتها به فرایندهایی تفکیک میشوند که اگر باهم به کار روند چارچوب موثری برای تکمیل مدیریت خدماتIT، ایجاد میکنند.ITIL اكنون از كاملترين و جامعترين چارچوبهاي مطرح در حوزه مديريت خدمات فناوري اطلاعات در سطح جهان ميباشد.ميکنند. [2]
خطمشی مدیریت سازمان، نقش مهم و استراتژیکی در تحقق اهداف بلندمدت سازمان ایفا میکند. علاوه بر این میتوان از آن به عنوان ابزاری جهت تغییر فرهنگ سازمانی استفاده نمود. هدف مدیریت کارکنان، بهینهسازی عملکرد تمام آنها در سازمان است که برای انجام آن از ابزارهایی نظیر استخدام و گزینش، آموزش و توسعه شغلی، انگیزش و پاداش استفاده میشود.مدیریت منابع سازمانی (HRM) شکل اصلی مدیریت مدرن کارکنان است. مدیریت منابع انسانی بر دو فرضیه استوار است:
مدیریت کارکنان باید در اهداف سازمان مشارکت داشته باشد. اگر سازمان مجبور است واکنش بهتر و سریعتری را در محیطی متغیر ارائه دهد، این موضوع بر آرایش، کیفیت و تعداد کارکنان اثر خواهد گذاشت.
فرصت دادن به کارکنان جهت توسعه و استفاده از مهارتهایشان، برای سازمان مفید است.
پیادهسازی موفق چارچوبITIL، در کلیه مراحل چرخه حیات آن،نیازمند تغییر در جهانبینی سازمان و اجرای تغییرات ساختاری مختلف است. یکی از حوزههای مهم و موثر در موفقیت پیادهسازی چارچوب ITILساختار و سازماندهی فناوری اطلاعات میباشد. بنابراین بهمنظور کاهش ریسکهای اجرای چارچوب ITIL و افزایش ضریب موفقیت آن در سازمان، لازم است اثرات چارچوب ITIL بر این حوزه شناسایی گردد و بر مبنای تجربیات موفق، راهکارهای مناسب اتخاذ شود. در این مقاله،در بخش اول ويژگیهای ذاتی چارچوب ITILارائه شد. در ادامه مفاهیم ساختار و سازماندهی در حوزه مدیریت خدمات فناوری اطلاعات (ITSM) تشریح گردید و اثرات پیادهسازی چارچوب ITIL بر این حوزه از دو بعد ماهیتی و اجرایی تجزیه و تحلیل شد در پایان بر مبنای مطالعات انجام شده در تجربیات نویسنده در پروژههای طراحی وپیادهسازی چارچوب ITIL در کشور، راهکاریی جهت مدیریت بهینه ساختار، سازماندهی و منابع انسانی فناوری اطلاعات ارائه گردید.
2- سازماندهی منابع انسانی در حوزه مدیریت خدمات IT
سازماندهی و مدیریت کارامد منابع انسانی فناوری اطلاعات نقش استراتژیک و کلیدی در تحقق اهداف مدیریت خدمات فناوری اطلاعات ایفا میکند. هدف مدیریت موثر منابع انسانی فناوری اطلاعات، بهینهسازی عملکرد کلیه کارکنان است که در این راستا از ابزارهایی نظیر استخدام و گزینش، آموزش و توسعه مسیر شغلی، انگیزش و جبران خدمات استفاده میشود. بنابراین کیفیت خدمات فناوری اطلاعات وابستگی زبادی به سازماندهی و مدیریت بهینه منابع انسانی فناوری اطلاعات دارد.به طور کلی سه رویکرد برای مدیریت منابع انسانی(HRM) در حوزه مدیریت خدمات فناوری اطلاعات وجود دارد:[3]
رویکرد سختافزاری : منابع انسانی فناوری اطلاعات را به عنوان ابزاری برای تولید میبیند که باید تا حد امکان به صورت مؤثر و کارآمد سازماندهی شود. استراتژی سازمانی با عوامل اقتصادی، فنی و بازار تعیین میشود و همین موارد برای خطمشی پرسنلی فناوری اطلاعات نیز به کار میرود. در این رویکرد ارزشهای متفاوتی برای کارکنانIT در نظر گرفته میشود. برخی از کارکنان کلیدی از نظر استراتژیک، مهمتر از کارکنان جانبی، که به سادگی جایگزین میشوند، هستند. برای مثال، ممکن است یک سازمان، تنها پرسنل کلیدی فناوری اطلاعات را به طور دائم استخدام کند و برای سایر موارد از پرسنل قراردادی استفاده نماید.
رویکرد نرمافزاری :این رویکرد تأکید دارد که استفاده بهینه از استعداد و فرصتهای انسانی، برای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات سودمند است. کارکنان جدید، تحصیل کرده و جویای نام هستند و آمادهاند تا روی کارشان سرمایهگذاری کنند. بنابراین استعدادهای آنان باید به زودی شناخته و به طور مداوم توسعه داده شود (توسعه شغل، خطمشی آموزش). واحد فناوری اطلاعات باید گزینش خود را بر مبنای استعداد و پتانسیل کارکنان قرار دهد.
رویکرد تلفیقی : مطلوبیتهای مشترک کارکنان و مدیریت فناوری اطلاعات را در نظر میگیرد. جهت تحقق اهداف مدیریت خدمات فناوری اطلاعات، باید ورودی، جریان و خروجی کارکنان مناسب باشد. تغییرات بازار و سازمان (برای مثال پیشرفت فناوری) منجر به تغییر مداوم در نیاز به مهارتها میگردد.
کیفیت خدمات ارائهشده توسط فناوری اطلاعات به سایر واحدهای سازمان، در صورتیکه از قابلیتهای کارکنان به بهترین نحو استفاده شود، افزایش خواهد یافت. این امر بهبود مستمر را امکانپذیر میسازد.پیادهسازی موفق چارچوب ITIL در سازمان، مستلزم مشارکت و تعهد کارکنان تمام سطوح سازمان است.بدون توجه به آموزش و فرهنگسازی کارکنان عملا نهادینهسازی سیستم مدیریت خدمات در سازمان غیر ممکن خواهد بود. سازماندهی و مدیریت کارآمد منابع انسانی در چرخه حیات پیادهسازی چارچوب ITIL عامل اساسی موفقیت بشمار میرود.[4]
3- چالشهای پیادهسازی چارچوب ITIL در حوزه ساختار و سازماندهی
در ITIL، منابع (Resource) و قابلیتها(Capabilities)مبنای خلق ارزش در سازمان محسوب میشود. منابع شامل سختافزار، زیرساخت، نرمافزار و منابع مالی، منابع انسانی و ... است. این در حالی است که قابلیتها، توانایی سازمان، فرد، فرایند، سرویس برای انجام فعالیت مرتبط است. قابلیتها شامل مدیریت، ساختار سازمانی، فرایند، دانش و منابع انسانی و ... است. قابلیتها داراییهای نامشهود سازمان میباشند و نمایانگر توانايي سازمان در مدیریت، کنترل و ارزش آفرینی منابع است. منابع انسانی در سازمان به طور بالقوه منابع محسوب میشوند. این در حالی است منابع انسانی دارای تخصص و خلاقیت به شرطی که از توانمندیهای آنها به بهینه بهرهبرداری شود، قابلیت بشمار میروند.
پیادهسازی موفق مدیریت خدمات فناوری اطلاعات بر مبنای ITIL به عنوان یک تجربه عملی، شامل تدارک و برنامهریزی موثر و کارامد از 4P : منابع انسانی(People)، فرایند(Process)، محصولات(خدمات، فناوری و ابزار)-(Product) و بالاخره شرکای تجاری(تامینکنندگان، تولیدکنندگان و فروشندگان)-(Partners)است. همانطوری که در شکل شماره 2 نمایش داده شده، بر مبنای مدل 4P ، منابع انسانی یکی از حوزههای کلیدی در موفقیت سیستم مدیریت خدمات فناوری اطلاعات محسوب میشود و لازم است توجه ويژهای به این حوزه شود.
شکل شماره2: اصول کلیدی-مدل 4P
بهمنظور شناسایی الزامات پیادهسازی چارچوب ITIL بر حوزه سازماندهی و ساختار فناوری اطلاعات،عوامل موثر از دو بعد: 1- ماهیتی و 2-اجرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. عوامل ماهیتی، عواملی هستند که ناشی از خصوصیات و ويژگیهای ذاتی چارچوب ITIL میباشند. به عنوان نمونه فرهنگ سرویس(Service Culture)، از اصول طراحی چارچوب ITIL محسوب میگردد. این عامل تاثیرات شگرفی بر حوزه سازماندهی فناوری اطلاعات در مراحل مختلف استخدام، بهکارگیری، آموزش، ارتقا و حتی رهاسازی دارد. بهمنظور شناخت کامل عوامل ماهیتی موثر بر حوزه سازماندهی، از مراجع مختلف و تجربه نگارنده استفاده شد. [5]
بهمنظور شناسایی الزامات ساختار و سازماندهی فناوری اطلاعات در بعد اجرایی، مراحل مختلف پیادهسازی چارچوب ITIL مورد توجه قرار گرفت و در هر مرحله با توجه به مقالات منتشر شده در این حوزه و تجربیات نگارنده در پیادهسازی چارچوب ITIL در سازمانهای کشور، الزامات اجرایی استخراج گردید. به عنوان نمونه محدودیتهای سازمانی در مرحله طراحی ساختار سازمانی فرایندی، سبب میشود تا در برخی از سازمانها امکان ایجاد نقشهای سازمانی جدید و سازماندهی مجدد ساختار سازمانی وجود نداشته باشد. لازم به ذکر است که برای شناسایی الزامات کلیدی در ابعاد اجرایی پیادهسازی چارچوب ITILاز تحلیل عوامل اساسی موفقیت (CSF)اهداف پیادهسازی استفاده شد.
ابعاد اجرایی در کلیه مراحل چرخه حیات سرویس و همچنین مراحل پیادهسازی چارچوب ITILمطرح میباشد. مدیریت و کاهش ریسکهای مرتبط با ابعاد اجرایی در حوزه منابع انسانی، احتمال شکست پروژههای پیادهسازی ITIL را به نحو چشمگیری کاهش میدهد.
3-1-تجزیه و تحلیل ابعاد ماهیتی چارچوب ITIL در حوزه سازماندهی و ساختار
همانطور که اشاره شد، ويژگیها و خصوصیات ماهیتی چارچوب ITIL ، اثرات متعددی بر حوزه سازماندهی و ساختار فناوری اطلاعات دارد. این الزامات جز لاینفک چارچوب ITIL میباشد و هر سازمانی که تصمیم به پیادهسازی چارچوب دارد، ناگریز است تا خود را با این ويژگیهای ITIL در حوزه سازماندهی و ساختار همسو نماید. در ادامه هر یک از عوامل ماهیتی تجزیه و تحلیل شده است:
فرهنگ سرویس(Service Culture)
یکی از اصول کلیدی چارچوب ITIL، فرهنگ سرویس است. در این رویکرد کلیه کارکنان واحد فناوری اطلاعات خود را در ارائه سرویس به مشتریان و کاربران مسوول میدانند. این تفکر ذهنیت وظیفهای موجود در خصوص ارائه خدمات را در هم میشکند و کلیه کارکنان واحد فناوری اطلاعات نسبت به ارائه خدمات متعهد هستند. توسعه و ترویج این اصل، نیازمند آموزش و فرهنگسازی مستمر کارکنان فناوری اطلاعات است. در این نگرش مالکیت ریسکها و هزینههای ارائه خدمات بر عهده کارکنان فناوری اطلاعات قرار دارد. در چنین شرایطی ذهنیت، طرز تفکر و حتی رفتار منابع انسانی در حین استخدام و پس از بکارگیری از اهمیت بالایی برخوردار است.در نتیجه رسالت مدیریت منابع انسانی فناوری اطلاعات، ارتقا و نهادینهسازی فرهنگ سرویس در کارکنان فناوری اطلاعات است.[6]
تخصصها و مهارتهای جدید
چارچوب ITIL یک استاندارد صنعتی بر پایه تجربیات بینالمللی است. بر این اساس بهرهگیری از این چارچوب استاندارد، نیازمند تعریف و بهکارگیری مهارتها و تخصصهای جدید است. به عبارت دیگر لازمه انطباق با چارچوب، استفاده از مهارتها و تجربیاتی است که شاید در شکل وظیفهای خود توسط کارکنان واحد فناوری اطلاعات تجربه نشده است. به عنوان نمونه، فرایند مدیریت تغییر متمرکز نیازمند فردی است که علاوه بر مهارتهای لازم برای مالکیت این فرایند، دارای مهارتهای کافی و دانش تخصصی در خصوص انواع تغییرات زیرساخت و خدمات فناوری اطلاعات سازمان باشد. به عبارت دیگر، چارچوب ITIL نقشهای جدیدی را در قالب فرایندهای خود تعریف مینماید که در اغلب موارد در ساختار فعلی واحد فناوری اطلاعات در بسیاری از سازمانها چنین نقشهایی وجود ندارد. در نتیجه چارچوب ITIL در ذات خود نقشهای جدیدی را تعریف مینماید که نیازمند مهارتها و تخصصهای جدیدی است که سابقه و تجربه چندانی در خصوص این نقشها وجود ندارد.[7]
فرایند محور بودن (Process Oriented):
یکی از ويژگیهای مهم چارچوب ITIL ، دیدگاه فرایندی است. ITIL یک چارچوب فرایند محور است. در نسخه سوم این چارچوب، فرایندهای فناوری اطلاعات در قالب فازهای مختلف چرخه حیات سرویس(Service Life Cycle) جانمایی شده است. تقابل ساختار فرایندی چارچوب ITIL با ساختار وظیفهای موجود فناوری اطلاعات در سازمانها، اثرات عمیقی بر سازماندهی واحد فناوری اطلاعات دارد. دیدگاه فرایندی علاوه بر تاثیر در پارادیم ذهنی کارکنان، نیازمند تغییرات ساختاری، تغییر مسوولیتها و ارائه آموزشها و مهارتهای لازم به کارکنان است. به عنوان نمونه در ساختار وظیفهای، تیم پشتیبانی در ادارات مختلف تحت عنوان پشتیبانی نرمافزار، پشتیبانی سختافزار و پشتیبانی شبکه فعالیتهای پشتیبانی را انجام میدهد. این در حالی است که در دیدگاه فرایندی ITIL فعالیتهای پشتیبانی در فرآيندهاي مختلفي نظير مديريت حوادث و مديريت مشكلات ميتواند جريان يابد. پشتیبانی در لایههای مختلف و توسط افراد با سطح مهارتهای مختلف صورت میپذیرد. علاوه بر این مسوولیت پیگیری وقایع و درخواستها با یک فرایند خواهد بود. بهرهگیری از این رویکرد، علاوه بر تغییرات ساختاری، نیازمند تغییر در نقشها، شرح مسولیتها، سطح مهارتها و تخصصهای کارکنان فناوری اطلاعات است.
مالکیت فرایند (Process Ownership):
یکی دیگر از ويژگیهای چارچوب ITIL ، تعیین مالک برای هر فرایند است. این ويژگی سبب شده تا امکان پیگیری فعالیتهای هر فرایند از آغاز درخواست تا ارائه سرویس به کاربر یا مشتری توسط یک فرد به صورت متمرکز صورت پذیرد. این موضوع از دو منظر منجر به ایجاد الزاماتی در حوزه سازماندهی و ساختار فناوری اطلاعات میگردد. از یک زاویه مسوولیت نظارت، کنترل و پیگیری فراتر از مرزهای واحد سازمانی خواهد رفت و در نتیجه نیازمند تغییر در دستورالعملها و قوانین موجود حوزه منابع انسانی است. از سوی دیگر، نظارت و کنترل متمرکز توسط مالک فرایند، نیازمند سطح دانش گسترده و تخصصی مالک فرایند در زمینه فعالیتهای مختلف است که قبلا در بخشهای مختلف واحد فناوری اطلاعات توسط نقشهای دیگر انجام میشد.افرادی با این مهارتهامعمولا در سازمانها، به ندرت وجود دارند.بنابراین شناسایی، آموزش و تربیت این افراد در سازمان و همچنین فراهم کردن زیرساختهای قانونی لازم به عنوان ابزار دست آنها از جمله الزامات این حوزه است.
تسهیم دانش سازمانی(Knowledge Sharing):
شاید به جرات بتوان گفت که هدف اصلی چارچوب ITIL ایجاد و به اشتراک گذاری دانش در حوزه مدیریت خدمات اطلاعات است. این موضوع توسط فرایند مدیریت پیکربندی و پایگاه داده مدیریت پیکربندی(CMDB)و در حالت پیشرفتهتر توسط پایگاه داده مدیریت دانش (KMDB)پشتیبانی میشود. تسهیم دانش از نقطه نظر سازمان دارای ارزش و اهمیت بالایی است و منجر به ارتقا توان تصمیمگیری مدیران و ارتقا سطح دانش فنی کارکنان میگردد. همچنین وابستگی سازمان به دانش افراد را تا حد زیادی کاهش میدهد. از این طریق دسترسی به دانش سازمانی تسهیل شده و از جزیرهای بودن دانش و اطلاعات سازمانی اجتناب میگردد. علیرغم کلیه اثرات مثبت تسهیم دانش، ممکن است برخی از افراد در مقابل این موضوع به دلایل مختلف از جمله از دست دادن پست سازمانی، اعتبار و مزایای شغلی مقاومت نمایند. این مساله مدیریت منابع انسانی را با چالشهای جدی مواجه میسازد و نیازمند سیستمهای کنترلی و سیستمهای انگیزشی کارامد، فرهنگسازی و مکانیزمهای ارتقای کارکنان میباشد.
سنجش عملکرد(Performance Measurement):
پیادهسازی ITIL، دیوارهای واحد فناوری اطلاعات را شفاف خواهد کرد. ماهیت چارچوب بهگونهای است که کلیه فعالیتهای کارکنان فناوری اطلاعات ثبت میگردد. در قالب فرایند (Service Level Management) سطوح خدمات(SLA) با مشتریان و کاربران توافق میشود. به علاوه در قالب همین فرایند، توافقنامه سطوح عملیات(OLA) بین تیمهای کاری داخلی فناوری اطلاعات تنظیم میگردد. بنابراین مدیران فرایندهای ITIL قادر خواهند بود تا با استفاده از شاخصهای کلیدی کارایی (KPI) عملکرد کلی فرایند و هریک از کارکنان خود را به نحو موثری مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند. این موضوع حوزه منابع انسانی را تحت تاثیر قرار میدهد. کارکنانی که عملکرد مناسبی دارند از این موضوع خشنود خواهند شد، زیرا عملکرد آنها به طور شفاف توسط مدیریت دیده خواهد شد. در عوض کارکنانی که عملکرد ضعیفی دارند، از این موضوع وحشت خواهند داشت، زیرا دیگر نمیتوانند عملکرد ضعیف خود را پشت عدم شفافیت سازمانی پنهان کنند. از طرف دیگر اطلاعات دقیق سنجش عملکرد امکان قضاوت عادلانه در خصوص کارایی کارکنان فناوری اطلاعات را فراهم مینماید و مبنای مناسبی برای سیستمهای انگیزشی و تنبیهی خواهد بود.[8]
3-2-تجزیه و تحلیل ابعاد اجرایی پیادهسازی چارچوب ITIL در حوزه سازماندهی
در بخش قبلی، عوامل ماهیتی موثر چارچوب ITILبر حوزه سازماندهی فناوری اطلاعات، شناسایی و تجزیه و تحلیل شد و در ادامه الزامات این حوزه، ناشی از ويژگیهای ذاتی چارچوب ITIL استخراج شد. در این بخش الزامات اجرایی حوزه سازماندهی و ساختاری جهت پیادهسازی موفق ITIL در سازمان ارائه میگردد. این الزامات بر خلاف عوامل ماهیتی به ويژگیهای ذاتی چارچوب بستگی ندارد، بلکه عمدتا ناشی از خصوصیات رفتاری و فرهنگ سازمانی است.عوامل مذکور از طریق تجربیات پیادهسازی نگارنده و سایر مقالههای موجود در این حوزه استخراج گردید. در ادامه الزامات اجرایی چارچوب ITIL، در مراحل پیادهسازی آن ارائه شده است:
مقاومت سازمانی در برابر تغییر
تغییر و مقاومت در مقابل تغییر، دو مفهومی هستند که در پیادهسازی چارچوبITIL، همواره در تقابل با هم هستند. ماهیت چارچوبهای استاندارد نظیر ITIL بهگونهای است که سازمان را با تغییرات متعدد مواجه میسازد. دامنه این تغییرات در حوزه منابع انسانی شامل تغییرات ساختاری، فرایندی، عملکردی، رفتاری و حتی تغییر در نگرش کارکنان فناوری اطلاعات میگردد.
افراد به طور ذاتی در مقابل تغییرات مقاومت مینمایند و تلاش بر حفظ وضع موجود دارند. این تمایل به سکون سبب میگردد تا در پیادهسازی پروژههای ITIL، کارکنان سازمان در لایههای مختلف از خود واکنشهای منفی نشان دهند. طیف این مقاومتها از مقاومت کاربران خدمات فناوری اطلاعات تا مقاومت مدیران ارشد سازمان در نوسان است. کارکنان فناوری اطلاعات نسبت به تغییر تغيير نقشها و مسئوليتهاي خود پس از پیادهسازی نظام مديريت خدمات فناوری اطلاعات ممكن است واکنش نشان دهند. به هر حال نقشهای سازمانی جدید ماحصل اجرای چارچوب ITIL میباشد. در این شرایط ممکن است افراد مجبور شوند تا در قالب نقشهای جدید سازمانی فعالیتهای خود را ادامه دهند. از سوی دیگر چارچوب ITIL منجر به افزایش شفافیت سازمانی خواهد شد. در چنین شرایطی عملکرد کارکنان فناوری اطلاعات خصوصا در حوزههای پشتیبانی بر پایه اطلاعات دقیق قابل سنجش و گزارشگیری است. کارکنانی که معمولا عملکرد پایینی دارند و از انجام بهموقع فعالیتهای محوله سرباز میزنند، در مقابل پیادهسازی ITIL از خود مقاومت نشان میدهند. برخی از مدیران میانی فناوری اطلاعات پیادهسازی فرایندهای چارچوب ITIL را معادل از دست رفتن تسلط خود بر کارکنان زیر مجموعه میپندارند. زیرا ممکن است در مسیر بهبود فرایندها و رویههای فناوری اطلاعات، برخی از رویههای موجود که منجر به افزایش قدرت مدیریت میشوند و در عین حال کارایی کافی ندارند، باز مهندسی و حذف شوند. حتی در مواردی مقاومت سازمانی از سوی مدیر ارشد فناوری اطلاعات و ارتباطات هم ممکن است اتفاق بیفتد. در شرایطی که مدیر فناوری اطلاعات،خود اجرای ITIL را در دستور کار قرار داده است. به عنوان نمونه، در زمان پیادهسازی فرایند مدیریت سطح خدمات(SLM)در برخی موارد مدیر فناوری اطلاعات در خصوص ارائه سطوح خدمات تعریف شده به کاربران نهایی واکنش نشان میدهد، زیرا ممکن است در صورت شفاف شدن سطوح خدمات، انتظارات کاربران در سایر واحدهای سازمانی افزایش یابد.[9]
کاربران در سایر واحدهای سازمانی نیز در خصوص پیادهسازی چارچوب ITILاز خود مقاومت نمایش میدهند. در زمان پیادهسازی فرایندهای مدیریت واقعه (Incident Management)و فرایند اجرای سرویس (Service Fulfillment)، کاربران که معمولا درخواستهای خود را به صورت تلفنی و از طریق روابط خود با کارکنان واحد پشتیبانی فناوری اطلاعات اعلام میکنند، با پیادهسازی فرایندهای جدید میبایست درخواستهای خود را از طریق تکمیل فرم مربوطه در پیشخوان خدمات فناوری اطلاعات پیگیری نمایند، این مساله عموما با مقاومت کاربران که با روشهای قبلی عادت کردهاند، مواجه میشود. یکی دیگر از چالشهای سازماندهی در این حوزه، امتناع مدیران ارشد سایر واحدهای سازمان و امتناع از پذیرش دستورالعملهای تعریف شده در فرایندها است. برای کاهش این نوع از مقاومتها، حمایت و پشتیبانی مدیر عامل و اعضای هیات مدیره سازمان از پیادهسازی چارچوب ITIL میتواند بسیار حایز اهمیت باشد.
ساختارهای وظیفهای موجود
در بسیاری از سازمانها و شرکتهای کشور، ساختار سازمانی واحد فناوری اطلاعات، به شکل وظیفهای سازماندهی شده است. کارکنان واحد فناوری اطلاعات در قالب ادارههای سخت افزار، نرمافزار، شبکه و ... فعالیت مینمایند. شاید این نوع از ساختار سازمانی در گذشته و با توجه به جایگاه و نقش فناوری اطلاعات کارایی داشته است، لیکن با توجه به ارتقا جایگاه فناوری اطلاعات در کسب و کار و اهمیت روز افزون خدمات فناوری اطلاعات در حیات و بقای آن، این نوع از ساختار، در سازمانهایی که وابستگی زیادی به خدمات فناوری اطلاعات دارند،کارایی لازم را نخواهد داشت و پاسخگوی نیازهای رو به رشد کسب و کار از فناوری اطلاعات نخواهد بود. در ساختارهای وظیفهای کارکنان به صورت جزیرههای پراکنده عمل میکنند، هر واحد حداکثر خود را مسوول شرح وظایف تعریف شده خود میداند و عمدتا تعهدی نسبت به خدمات یکپارچه فناوری اطلاعات احساس نمیکند. در چنین شرایطی، تغییرات در ساختارهای وظیفهای موجود یکی از چالشهای پیادهسازی چارچوب ITIL محسوب میگردد.
بیانگیزگی منابع انسانی فعال در پروژه
پروژههای پیادهسازی چارچوب ITILمعمولا با مشارکت و همراهی کارکنان فناوری اطلاعات و ارتباطات آغاز میشود. افرادی که در اجرای پروژه همکاری دارند. در همین راستا در ابتدای پروژه با انگیزه آشنایی با مفاهیم مدیریت خدمات فناوری اطلاعات و یادگیری چارچوب ITIL ، به صورت مشتاقانه همکاری میکنند، رفته رفته با افزایش حجم فعالیتهای پروژه و مقایسه خود با سایر کارکنان، انگیزههای خود را از دست میدهند. این مساله روند پیادهسازی چارچوب ITIL را تحت تاثیر قرار میدهد و با تاخیر مواجه میسازد. این در حالی است که لازمه اجرای موفق چارچوبهای فرایندی نظیر ITIL ، مشارکت کارکنان در مراحل طراحی و پیادهسازی فرایندها است. نهادینهسازی فرایندها در واحد فناوری اطلاعات، نیازمند آموزش کارکنان فناوری اطلاعات و تسلط آنها بر فعالیتها و مراحل اجرای فرایندها است. این کارکنان فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند که پس از اجرای پروژه به عنوان مالکین فرایندها، وظیفه راهبری و مدیریت اجرایی فرایندها را بر عهده خواهند داشت.[10]
با این تفاسیر، به منظور کاهش ریسکهای مرتبط با بیانگیزگی کارکنان در حین پیادهسازی ITIL و افزایش ضریب موفقیت آن، لازم است تدابیر مناسبی در خصوص انگیزش کارکنان فناوری اطلاعات اندیشیده شود.
توازن میان شرح وظایف موجود و شرح مسوولیتهای جدید
پیادهسازی فرایندهای چارچوب ITIL ، به طور قطع منجر به تغییرات اساسی در فرایندها و فعالیتهای موجود سازمان خواهد شد. طبیعتا بخشی از تغییرات ناشی از اضافه شدن فرایندهای جدیدی که پیشتر در سازمان وجود نداشته یا مورد استفاده قرار نگرفته است و بخش دیگر مربوط به فعالیتهایی است که مطابق چارچوب استاندارد ITIL انجام نمیشود و یا در سطح بلوغ پایینتری وجود داشته است. به هر حال پیادهسازی فرایندها منجر به ایجاد فعالیتهای جدید و پیامد آن شرح مسوولیتهای جدید است. بنابراین در مرحله گذار از وضعیت موجود و مهاجرت به وضعیت مطلوب و پیادهسازی کامل فرایندهای ITIL، برخی از کارکنان فناوری اطلاعات، علاوه بر وظایف موجود خود، مسولیت انجام فعالیتهای پروژه و همچنین فرایندها و فعالیتهای جدید چارچوب ITIL را بر عهده خواهند داشت. در چنین شرایطی، افراد ناگزیر به تصمیمگیری و ایجاد توازن میان فعالیتهای موجود و مسوولیتهای جدید محوله میشوند. معمولا با توجه به عدم رسمیت فعالیتهای مربوط به چارچوب ITIL ، تمرکز کارکنان به سمت انجام فعالیتهای موجود خود خواهد بود. این مساله روند اجرای پروژه را با مشکل مواجه میسازد. بی شک یکی از چالشهای حوزه منابع انسانی در پروژههای پیادهسازی ITIL، ایجاد توازن میان شرح وظایف کارکنان فناوری اطلاعات و مسولیتهای محوله در مهاجرت به فرایندهای چارچوب استاندارد ITIL است. این مساله نیازمند مدیریت دقیق و عادلانه مدیریت منابع انسانی در پیادهسازی چارچوب است.
محدودیتهای سازمانی
محدودیتهای سازمانی همواره در مسیر اجرای پروژههای طراحی و بهبود فرایندها وجود دارند. پیادهسازی چارچوب ITIL نیز از این قاعده مستثنی نیست. این محدودیت از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است. علاوه بر نوع سازمان سایر ويژگیهای سازمانی نظیر توان مدیریت فناوری اطلاعات، منابع مالی، قوانین و مقررات و... در شدت محدودیتهای سازمانی موثر هستند. محدودیتهای سازمان در حوزه سازماندهی، در مسیر پیادهسازی چارچوب ITILعبارتند از : عدم امکان تغییرات ساختار سازمانی، عدم امکان جذب نیروهای جدید، نبود مهارتها و تخصصهای کافی نیروی انسانی فناوری اطلاعات در زمینه فرایندهای ITIL ، عدم حمایت مدیریت ارشد سازمان و ...
در برخی از سازمانهای تغییرات سازمانی پیشنهادی جهت اجرای فرایندهای ITILاز لحاظ سازمانی امکانپذیر نیست و یا بسیار دشوار میباشد. در چنین شرایطی عملا پیادهسازی چارچوب ITIL به طور اجرایی امکانپذیر نبوده و فعالیتهای مرتبط با ITIL به سرانجام مورد نظر نخواهد رسید.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، پیادهسازی فرایندهای ITIL منجر به تعریف نقشهای جدید سازمانی خواهد شد. بنابراین لازم به تناسب نیروهای انسانی مناسب به واحد فناوری اطلاعات و ارتباطات اضافه شود. در برخی از سازمانها استخدام و بهکارگیری نیروهای جدید با توجه به قوانین و مقررات دست و پا گیر استخدامی، دشوار میباشد و یا نیازمند زمانی طولانی است. در چنین شرایطی پیادهسازی فرایندهای ITIL با دشواری مواجه میشود و یا زمان اجرای آن به تعویق خواهد افتاد.
یکی دیگر از محدودیتهای سازمانی در مسیر پیادهسازی چارچوب ITIL نبود مهارتها و تخصصهای کافی در زمینه فرایندهای ITIL است. عموما کارکنان فناوری اطلاعات به دلیل دانش و تجربه تخصصی خود، تسلط چندانی بر مهارتها و تخصصهای متعدد در فرایندهای ITIL ندارند و این مساله در جانمایی نیروی انسانی موجود فناوری اطلاعات در فرایندهای ITIL چالش برانگیز میباشد.
حمایت مدیریت ارشد به خصوص در حوزههایی که اجرای چارچوب ITIL نیازمند، تعامل و همکاری سایر واحدهای سازمانی است، بسیار موثر میباشد. همچنین با جلب حمایت و پشتیبانی مدیریت ارشد، بسیاری از محدودیتهای سازمانی ذکر شده از میان برداشته خواهد شد.[11]
4- راهکارهای تجربه شده در حوزه ساختار و سازماندهی چارچوب ITIL
در بخش قبلی مقاله، الزامات پیادهسازی چارچوب ITILدر حوزه ساختار و سازماندهی فناوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این بخش، راهکارهایی جهت مدیریت کارامد منابع انسانی در مسیر پیادهسازی چارچوب ITIL ارائه میگردد. راهکارهای ارائه شده عمدتا مبتنی بر تجربیات نگارنده مقاله در اجرای پروژههای ITIL در کشور و تجربیات موفق در دنیا میباشد.
فرهنگسازی و تغییر نگرش کارکنان فناوری اطلاعات
اولین گام در مسیر پیادهسازی موفق ITIL تغییر نگرش کارکنان فناوری اطلاعات نسبت به چارچوب است. در صورتیکه کارکنان فناوری اطلاعات اعتقاد کامل به کارکردهای ITIL نداشته باشند.، عملا امکان پیادهسازی موفق این چارچوب در سازمان فراهم نخواهد شد. بنابراین توجیه دقیق کارکنان فناوری اطلاعات و تلاش در جهت تغییر نگرشها و دیدگاههای آنان نسبت به ITIL از جمله اقدامات اساسی در جهت پیادهسازی موفق این چارچوب محسوب میشود. یقینا تغییر نگرش و رفتار کارکنان خصوصا در مواردی که به وضعیت گذشته خو گرفتهاند، کار آسانی نیست. این مهم، نیازمند فرهنگسازی مستمر، تغییر ارزشها و باورهای سازمانی، تغییر رویههای جذب منابع انسانی فناوری اطلاعات، بهبود سیستمهای پاداش و تنبیه کارکنان، معرفی تجربیات موفق و تشریح نتایج و منافع فردی و سازمانی پیادهسازی چارچوب ITIL و همسویی با اهداف استرتژیک سازمان و فناوری اطلاعات است.[12]
آموزش کلیدی ترین عامل در پیادهسازی موفق چارچوب ITIL محسوب میشود. به همین دلیل است که آموزشها پیش از مرحله پیادهسازی آغاز میگردد و تا پایان پیادهسازی و اجرای چارچوب ITIL تداوم مییابد. آموزش در سطوح مختلف تعریف و اجرا گردند. در این راستا آموزشهای مختلفی از جمله آموزشهای مقدماتی چارچوب ITIL برای کارکنان فناوری اطلاعات و کاربران خدمات، آموزشهای تخصصی مالکان فرایندها، آموزش تخصصی کاربران فرایندها، آموزش راهبران و کاربران نرمافزار ITILبرنامهریزی میشود.
مشارکت کارکنان فناوری اطلاعات در مسیر پیادهسازی ITIL
نهادینهسازی چارچوب ITIL بدون مشارکت مستمر کارکنان فناوری اطلاعات امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین میبایست برای پیادهسازی هر یک از فرایندها، مالک فرایند(Process Owner)تعیین گردد. مالک فرایند در کلیه مراحل پیادهسازی فرایندها از مرحله طراحی تا مرحله پیادهسازی مشارکت خواهد داشت. بدین ترتیب مالک فرایند دانش و مهارتهای لازم برای راهبری فرایند در مرحله عملیاتی شدن فرایند را کسب مینماید.
علاوه بر آن، مشارکت کارکنان و اعتقاد آنها به چارچوب ITIL منجر به کاهش مقاومتهای سازمانی میگردد. در چنین شرایطی، دیدگاه کارکنان فناوری اطلاعات به طور کلی تغییر خواهد کرد. افرادی که در پروژه مشارکت دارند، نسبت به پیادهسازی فرایندها اعتقاد پیدا خواهند کرد. این مساله به اجرایی شدن و نهادینهسازی فرایند کمک شایانی خواهند کرد. [13]
تغییر تدریجی و مرحلهای ساختار سازمانی فناوری اطلاعات
آنچه مسلم است با توجه به سطح بلوغ سازمانها در کشور و محدودیتهای سازمانی امکان تغییرات اساسی و یکباره ساختار سازمانی در بخش فناوری اطلاعات ممکن است. بنابراین یکی از تجربههای موفق در این زمینه، حرکت تدریجی در جهت تجدید ساختار سازمانی فناوری اطلاعات است. لازم است جهت تغییرات ساختاری بر مبنای چارچوب ITIL، برنامه گذار با توجه به شرایط و محدودیتهای سازمانی تنظیم و دنبال میگردد. قطعا این برنامه گذار در مقاطع زمانی تعریف شده محقق خواهد شد. در چنین شرایطی سازمان فرصت خواهد داشت تا بسترهای لازم برای تغییر ساختار را فراهم سازد و همزمان از مزایای فرایندهای ITIL بهرهبرداری نماید.
بهکارگیری سیستمهای انگیزشی در حوزه منابع انسانی
یکی از راهکارهای موثر در کاهش ریسکهای ناشی از بیانگیزگی کارکنان فناوری اطلاعات و افزایش مشارکت آنها، بهکارگیری سیستمهای انگیزشی جهت ترغیب آنها است. به هر حال کارکنان در فرایند پیادهسازی چارچوب ITIL علاوه بر فعالیتهای موجود خود، مسؤولیتهای جدیدی نیز بر عهده خواهند گرفت. بنابراین لازم است به منظور حفظ انگیزههای کارکنان، از سیستمهای انگیزشی مناسبی استفاده گردد. سیستمهای انگیزشی شامل طیف متنوعی از راهکارها نظیر برگزاری دورههای آموزشی، اعطای احکام سازمانی، ارائه پاداشهای مالی، ارتقا پستهای سازمانی و ... میباشد که با توجه به ماهیت سازمان و خصوصیات کارکنان هر سازمان انتخاب و ارائه میگردد.[14]
بهکارگیری ابزار نرمافزاری ITIL
استفاده از ابزار نرمافزاری مناسب ITIL میتواند در کاهش بوروکراسیهای سازمانی ناشی از پیادهسازی چارچوب کمک نماید. ابزار نرمافزاری امکان تخصیص خودکار فعالیتها به کارکنان در واحدهای سازمانی مختلف را فراهم میسازد. علاوه بر آن، امکان پیگیری درخواستهای واحدهای مختلف، تعریف و سنجش سطوح خدمات، ارزیابی دقیق عملکرد کارکنان فناوری اطلاعات از طریق بهکارگیری ابزار نرمافزاری ایجاد خواهد شد.
5- نتیجه گیری
در این مقاله الزامات پیادهسازی چارچوب ITIL بر حوزه سازماندهی فناوری اطلاعات تجزیه و تحلیل شد. بدین منظور اثرات پیادهسازی چارچوب ITIL از دو بعد ماهیتی و اجرایی شد. ابعاد ماهیتی چارچوب ITILشامل فرهنگ ارائه سرویس(Service Culture)،تخصصها و مهارتهای جدید، فرایند محور بودن، مالکیت فرایند، تسهیم دانش سازمانی، سنجش عملکرد و ابعاد اجرایی شامل عواملی نظیر مقاومتهای سازمانی، محدودیتهای سازمانی، وظیفهای بودن ساختار موجود، بیانگیزگی، توازن میان شرح وظایف موجود و شرح مسوولیتهای جدید میباشد. در ادامه راهکارهای موثر شامل فرهنگسازی و تغییر نگرش کارکنان فناوری اطلاعات، آموزش مستمر کاربران و کارکنان فناوری اطلاعات، مشارکت کارکنان فناوری اطلاعات در مسیر پیادهسازی ITIL، تغییر تدریجی و مرحلهای ساختار سازمانی فناوری اطلاعات، بکارگیری سیستمهای انگیزشی درحوزه منابع انسانی و بکارگیری ابزار نرمافزاری ITILجهت کاهش اثرات نامطلوب این الزامات، بر مبنای تجربیات موفق ارائه شد.
نویسنده :
حمید گردش
مدرس بین المللی و مشاور چارچوب های
ITIL, ISO 2000. COBIT, ISO 27001
حسن گردش
مدرس بین المللی و مشاور چارچوب های
ITIL, COBIT
عضو کارگروه ISO 20000 در itSMF-BC, Canada
6- مراجع
[1]Van Bon, J., ed. IT Service Management: An Introduction.IT Service Management Forum. Van Haren Publishing. ISBN 90-806713-4-7. Emphasis added,2002.
[2] Van Bon, J.(Editor) (2002). The guide to IT service management. Addison Wesley,2002.
[3] Jon Idena, Tom Roar Eikebrokkb, Implementing IT Service Management: A systematic literature review,International Journal of Information Management, 2013.
[4]Jan van Bon, IT Service Management, an introduction,itSMF-International,2002.
[5] Carol Pollard, Aileen Cater-Steel, Jon Idena, Justifications, Strategies, and Critical Success Factors in Successful, ITIL Implementations in U.S. and AustralianCompanies: An Exploratory Study, Information Systems Management, 2012.
[6]Wui-Gee Tan, AileenCater -Steel, Mark Toleman, Implementing IT service management: a casestudy focusing on critical success factors, 2008.
[7]Jon Iden, Lars Langeland, Setting the Stage for a Successful ITIL Adoption: A DelphiStudy of ITExperts in the Norwegian Armed Forces, Information Systems Management, 2010.
[8]Shari S. C. Shang, Shu-Fang Lin, Barriers to Implementing ITIL-A Multi-Case Study on theService-based Industry, Contemporary Management Research, Pages 53-70, Vol. 6, No. 1, March 2010.
[9]Hana Neničková, Critical SuccessFactorsfor ITIL Best PracticeUsage Economic and Management, 2011.
[10]Jiangping Wan, Dan Wan, Analysis on the Mind bugs in Information TechnologyService Management Project Implementation, Technology and Investment, 2011.
[11]Blake McNaughton a, Pradeep Ray, Designing an evaluation framework for IT service management, Information & Management, 2010.
[12]Jiangping Wan & James D. Jones, Managing IT service managementimplementation complexity: from theperspective of the Warfield Version ofsystems science, Enterprise Information Systems, 2011.
[13]PavelNastase, FloareaNastase, Challenge generatedbytheImplementationof the IT Standards COBIT 4.1, ITIL V3 and ISO/IEC 27002 in Enterprise, The Bucharest Academy of Economic Studies, 2011.
[14]KanagiKanapathy, Kashif IbaduUah Khan, Assessing the Relationship between ITIL Implementation Progress and Firm Size: Evidence from Malaysia.International Journal of Business and Management, January 2012.