استيو جابز؛ كسي است كه هنر و شخصيتش به تعريف نسل جديدي از تكنولوژي و دگرگوني جهان كمك كرده است. اين شخص صاحب شركت افسانهاي است كه همه ما ميشناسيم؛شركت اپل و اين شركت كامپيوترهاي شخصي، سخت افزار و نرم افزارهاي خودش را خود به تنهايي توليد ميكند.
اين مرد با انرژي نامحدود و شخصيت كاريزماتيك و گيراي خود يك مدير جذاب و منحصر به فرد به شمار ميآيد. حتي هنگامي كه سعي ميكند خيلي معمولي و عادي صحبت كند، سخنانش بسيار زيركانه است و در سخنوري استعداد خاصي دارد. اغراق نيست كه بگوييم استيو جابز برترين مدير آيتي سالهاي اخير بوده است. حتي لباس پوشيدن او منحصر به فرد و در نوع خود بسيار جالب است.
درس هایی که می شود از زندگی حرفه ای استیو جابز گرفت، بسیار زیاد هستند...
· سادگی را انتخاب کنید
از نظر جابز، سادگی نهایت پیچیدگی است. او به ایده های بسیاری نه گفته است تا بتواند محصولاتی را تولید کند که فقط شامل چیزهای مورد نیاز مشتری باشند و لاغیر. همانطور که در محصولات اپل مشخص است، جابز هیچ علاقه ای به جینگیلی مستون ندارد.
مقاله نویسان مجله فورچون می گویند جابز از کسانی که به همه چیز آری می گویند متنفر است، جابز و تیم مدیریتی اش ترجیح می دهند افرادی صادق در کنار خود داشته باشند تا کسانی که از ایده های نامناسب حمایت می کنند.
• ذهن خود را مانند افراد مبتدی نگه دارید
در آیین بودایی اصطلاحی وجود دارد به عنوان ذهن مبتدی. داشتن ذهن مبتدی یک موهبت است.
جابز توصیه می کند که همه مسائل را با ذهنی باز بررسی کنید و آنها را طوری تجربه کنید که گویی اولین باری است که با آن مواجه می شوید. خود را برای شگفت زده شدن آماده کنید.
• از خودتان انتظار تعالی داشته باشید
جابز می گوید سعی کنید معیار کیفیت باشید. بعضی ها به محیط هایی که در آن انتظار تعالی از فرد می رود، عادت ندارند.
شرکت سی و پنج ساله اپل با بیش از 25 هزار کارمند و فروشی سالانه بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار که هر سال ۶۰ درصد رشد را تجربه می کند و محصولاتی به بازار ارائه می کند که گوی سبقت را از دیگران ربوده اند، تنها به این دلیل موفق شده است که جابز جز موفقیت و کمال چیزی را قبول ندارد. با وجودی که برخی او را یک دیکتاتور سازمان می نامند ولی او توانسته است اپل را تبدیل به شرکتی کند که دست کسی به آن نمی رسد.
• استعدادها را شناسایی و تربیت کنید
اپل بیش از ۲۵ هزار کارمند دارد. هر سال گردهمایی استراتژی شرکت با حضور گروهی از رهبران شرکت با عنوان یکصد کارمند برتر تشکیل می شود. با وجودی که احتمالاً معدودی کارمندان جزء ، نیز در این گروه انتخاب می گردند. کسانی که مهارتهای قوی و ایده های عالی دارند. اپل به ما یاد می دهد که پرورش و تشویق استعدادها مهمتر از ساختارهای سازمانی مصنوعی است.
• ایمان داشته باشید و پروژه های عجیبتان را رها نکنید
...چون ممکن است روزی تبدیل به پیکسار شوند. کمی پس از ترک اپل، جابز پرسودترین سرمایه گذاری عمرش را انجام داد. او با پرداخت پنج میلیون دلار گروهی از زبده ترین متخصصین گرافیک کامپیوتری را در قالب استودیوی پیکسار از جرج لوکاس خرید. در سال ۲۰۰۶ او پیکسار را به والت دیزنی به ارزش ۷.۴ میلیارد دلار فروخت و تبدیل به بزرگترین سهامدار دیزنی گشت.
• از متفاوت بودن نترسید
فروشگاههای اپل نمونه بارز این مسئله هستند. چی الیوت نویسنده کتابی در مورد جابز معتقد است این فروشگاهها خطر بزرگی برای شرکت به شمار می رفتند اما جابز با نگاه متفاوتش و سرمایه گذاری روی همین تفاوت ها به موفقیت بزرگی دست یافت. جابز می گوید: نوآوری وجه تمایز بین یک رهبر و یک پیرو است!
• به آنچه انجام می دهید عشق بورزید
تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که آنچه را انجام می دهید واقعاً دوست داشته باشید. اگر تاکنون آن را نیافته اید به جستجویتان ادامه دهید. کنار ننشینید. اگر راجع به کارتان مشتاق و علاقمند نیستید، نمی توانید منشاء نوآوری باشید.
کتابهای زیادی درباره راز موفقیت اپل به چاپ رسیده است.از تاریخچه استیو جابز تا ایده های مدیریت داخلی اپل.ولی به طور کل شاید بتوان راز موفقیت این شرکت را بر6 پایه خلاصه کرد:
1) مهندسان سازنده محصولات اپل تلاش می کنند محصولاتی را بسازند که خودشان می خواهند داشته باشند.به طور مثال خود استیو جابز تا وقتی زنده بود بزرگترین استفاده کننده محصولات اپل بود و برای همین مهندسانی که برایش کار می کردند با درک این مسئله محصولاتشان را طراحی می کردند.
2) استیو جابز اصرار داشت محصولات اپل باید در استفاده آسان باشند.با اینکه طرح محصولات اپل یکی از مهم ترین نکاتی است که این محصولات را متمایز می کند ولی تا زمانیکه استفاده ار انها آسان نباشد از نظر اپل هیچ ارزشی برای مشتری ندارد.
3) سادگی ای که این شرکت در تنوع محصولاتش دارد.به طور مثال اپل بر خلاف دیگر شرکت ها از هر محصولی فقط یک طرح ارائه می دهد مثلا iphone فقط یک طرح دارد ،بر خلاف Nokia که مدل های مختلف موبایل را ارائه می دهد و آشنایی با هر کدام از این مدل ها یک کارشناس را می طلبد.وجود فقط یک نوع ا ز این محصول این امکان را به مشتری می دهد که زودتر تصمیم بگیرد و گیج نشود.
4) استیو جابز معتقد بود اگر حتی تکنولوژی در استفاده آسان باشد،تنوع کارهایی که مردم در تکنولوژی به کار مبرند باعث بوجود آمدن پیچیدگی می شود و مشتری ها در هر مرحله ای احتیاج به راهنما هایی کوچک پیدا خواهند کرد.اولین فروشگاه اپل در سال 2002 در توکیو باز شد که در این فروشگاه ها اپل بهترین خدمات را به مشتریان ارائه می دهد طوریکه وقتی مشتری وارد یکی از فروشگاه های اپل می شود فروشنده ها در زمان استقبال از آنها می پرسند که چه کاری دوست دارند انجام بدهند.سوالی که می تواند اصلی ترین دلیل ورود یک شخص به یک فروشگاه لوازم گجتی باشد.
5) اپل به عنوان یک شرکت تولید کننده لوازم گجتی هیچ وقت سعی به معرفی یا اختراع محصول جدیدی نکرده است.تنها کاری کهکرده این بوده که گجتی موجود در بارار را به شکلی بهتر و پیشرفته تر ارائه کند.به طور مثال اپل کامپیوتر را اختراع نکرد بلکه بهترش کرد.جاناتان ایو،کی از طراحان شرکت اپل می گوید:هدف ما خیلی واضح است،طراحی و ساخت محصولاتی بهتر.اگر ما نتوانیم محصولات بهتری ارائه بدهیم اصلا سراغش نمی رویم.
6) ترس اصلی رقیبان اپل این است که این شرکت حداقل 2سال در صنعت و محصولاتش از بقیه رقبانش جلوتر است.اپل در حال حاضر روی محصولی کار می کند که حداقل 2سال دیگر به بازار عرضه خواهد شد.
این شش اصل بوسیله کارشناسان تکنولوژی دلایل اصلی موفقیت اپل معرفی شدهاند و به نظر می رسد که این شرکت هم چنان رشد خواهد کرد و بخش بزرگی از سهم بازار را با محصولاتش در دست خواهد گرفت.
رشد فروش مراکز تجاری اپل در سراسر دنیا ، تجارتی مولتی میلیون دلاری را برای این شرکت رقم زده است که همه به علت راهنمایی های صریح کارمندان و همچنین توجهات متفکرانه بر روی کوچک ترین جزیئات است، به عنوان مثال چه موزیکی را برای نمونه نمایشی دستگاه های خود استفاده کنند. روزنامه وال استریت نگاهی مو شکافانه به عملیات فروش شرکت اپل انداخته و چاشنی اسرار آمیزی که باعث توفیق در فروش این شرکت شده را کشف کرده است.
این روش های به شدت محافظه کارانه عبارتند از:
• نظارت سخت گیرانه بر کارکنان: کارکنان شرکت اپل اجازه ی حرف زدن در مورد شایعات با مشتریان را ندارند و تکنسین ها حق مطرح کردن اشتباهات جزئی را نیز ندارند. اگر شما از کارکنان اپل باشید و در مورد این شرکت در اینترنت مطلبی را منتشر کنید اخراج خواهید شد. تاخیر به هیچ گونه قابل تحمل نیست و کارکنانی که ۳ بار در ظرف ۶ ماه بیش از ۶ دقیقه تاخیر داشته باشند نیز اخراج می شوند.
• تاکید بر بالا بردن میزان رضایت مشتریان است نه بر میزان بالای فروش، که به اختصار به آن APPLE می گویند.
Approach | برخورد با مشتریان با خوش آمد گویی گرم و خودمانی |
Probe | بررسی مودبانه برای دریافتن کامل نیازهای مشتری |
Present | ارائه راه حلی برای اینکه مشتری بتواند زودتر به خانه برگردد |
Listen | گوش فرا دادن و حل کردن هر مسئله و دلواپسی |
End | خاتمه دادن با وداعی گرم و دعوت به بازگشت |
• فروشندگان اجازه ندارند تلفظ غلط مشتریان را تصحیح کنند. کارکنان تازه وارد باید مراحل و تمرینات سختی که ممکن است چند هفته به طول انجامد را بگذارنند تا بتوانند وارد بخش اصلی شوند.
• فروش از ۱۹-۱۵ دلار در ساعت توسط فروشندگان عادی شروع می شود ولی با هنر فروشندگی و نبوغ فروشندگان خبره این فروش به ۳۰ دلار در ساعت افزایش می یابد. تغییر در میزان فروش شرکت بسیار نادر است و خیلی از فروشندگانی که در می یابند دیگر جایی برای پیشرفت ندارند، دست از کار می کشند.
• هیچ سهم و کمیسیونی برای فروش در کار نیست، کارکنان اپل تشویق می شوند که بسته های خدماتی را به فروش برسانند. اگر کارکنان نتوانند به میزان کافی از طرح های مورد خواسته ی شرکت پیروی کنند دوباره به واحد آموزش برخواهند گشت و یا اینکه پست اجرایی شان در مرکز فروش تغییر می کند.
• به عنوان بخشی از قانون اول APPLE (برخورد گرم با مشتری)، تکنسین ها ترغیب شده اند که به حرف های مشتریان گوش داده و با پاسخ های خود اطمینان حاصل کنند که نیازهای مشتری را تماما درک کرده اند. فروشندگان تشویق شده اند راه حل هایی برای سهولت کار مشتریان بیابند نه اینکه فقط فروش داشته باشند.
این اهرم های کلیدی و حتی فراتر از اینها به هم پیوسته اند تا تجربه ای منحصر بفرد را به وجود آورند که در طی هر ۱۵ دقیقه میلیون ها مشتری را به مراکز فروش شرکت اپل بکشانند.