هوش تجاری - هوش کسب و کار

Images
Images
Images
Images

هوش تجاری - هوش کسب و کار

  • مقالات
  • 2,080 بازدید
امروزه تغییرات سریع محیط کسب و کار موجب گردیده است نیاز به موقع و کارا به اطلاعات کسب و کار بیش از پیش حس ‏گردد و نه تنها برای موفقیت سازمان‏ها ضروری است بلکه برای بقای آن‏ها حیاتی است. درواقع، هوش کسب و کار به یک فلسفه و ابزار مدیریتی اشاره دارد که به سازمان‏ها جهت مدیریت و پالایش اطلاعات کسب و کار در راستای اخذ تصمیمات اثربخش کمک می‏نماید. تعاریف مختلفی از هوش کسب و کار ارایه شده است که در اینجا به چند مورد آن اشاره شده است:

1.عبارتست از بُعد وسیعی از فناوری‌ها و برنامه‌های کاربردی برای جمع‌آوری داده و دانش جهت انجام عملیات پرس و جو در راستای تحلیل سازمانی برای اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند در کسب و کار.

2.هوش کسب و کار براساس معماری سازمانی ایجاد شده و در قالب OLAP (پردازش تحلیلی برخط)، به تحلیل داده‌های کسب و کار و اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند سازمانی می‌پردازد.

3.هوش تجاری، نه بعنوان یک محصول و نه بعنوان یک سیستم، بلکه بعنوان یک معماری موردنظر است که شامل مجموعه‌ای از برنامه‌های کاربردی و تحلیلی است که با کمک پاِیگاه‌های داده عملیاتی و تحلیلی به اتخاذ تصمیمات سازمانی کمک می‌کند.

 


 

در مجموع می‌توان گفت که اصطلاح هوش کسب و کار جهت اشاره موارد ذیل به کار گرفته می‌شود:

1.اطلاعات و دانش مرتبط به سازمان که محیط کسب و کار, خود سازمان و وضعیت بازار, مشتریان, رقبا و ملاحظات اقتصادی را تشریح می‏کنند.

2. یک فرایند سیستمی و سازمان یافته که توسط آن سازمان‏ها اطلاعات را در جهت تصمیم‏گیری در فعالیت‏های کسب و کار, از منابع درونی و بیرونی کسب, تحلیل و توزیع می‏نمایند.

هدف هوش کسب و کار کمک به کنترل منابع و جریان اطلاعات کسب و کار می‏باشد که در درون و پیرامون سازمان وجود دارند. هوش کسب و کار در قرن اطلاعات با شناسایی و پردازش داده‏ها و اطلاعات انبوه و متفاوت به دانش و هوشمندی ناب مورد نیاز مدیریت, کمک بزرگی به سازمان‏ها می‏نماید. هوش کسب و کار, اطلاعات کسب و کار را به موقع و به صورت مناسب جهت استفاده ارائه می‏نماید و توانایی استدلال و فهم معانی پنهان در اطلاعات کسب و کار را تامین می‏نماید. کاربرد اصلی هوش کسب و کار, کمک به تصمیم‏گیری در سازمان بوده و استفاده از داده‏های ساخت‌یافته و غیرساخت‌یافته سیستم‏های سازمانی, مبنای هوش کسب و کار در سازمان می‏باشد. هوش کسب و کار گاه تحت عنوان هوش رقابتی نیز شناخته می‏شود و علت آن این موضوع است که بسیاری از سازمان‏ها استفاده از هوش کسب و کار را در جهت کسب مزیت رقابتی انتخاب می‏کنند.

 

کاربرد هوش کسب و کار را می‌توان در سازمان‌ها در 3 سطح بیان نمود

  • سطح استراتژیک: مربوط به تصمیم‌گیری‌های کلان سازمان است که توسط مدیران رده بالا انجام می‌شود. این نوع استفاده‌ها در دفعات کم و در دوره‌های طولانی انجام می شود اما ممکن است با حجم بالایی از اطلاعات و پردازش‌ها همراه باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالباً در حوزه مسایل غیر‌ساخت‌یافته و توسط مدیران ارشد هستند. نتایج حاصل از این تصمیمات تاثیرات بلند مدت و کلانی در سازمان دارند.
  • سطح تاکتیکی: مربوط به عملیاتی است که در حوزه مدیران میانی انجام می‌شود. این عملیات می‌تواند شامل پیگیری عملیات در سطح پایین، نحوه انجام آن، گزارش‌گیری و نهایتاً جمع بندی داده‌های مفید برای اتخاذ تصمیمات میان‌مدت سازمان باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالباً در حوزه مسایل نیمه ساخت یافته و توسط مدیران میانی هستند.
  • سطح عملیاتی: پایین‌ترین سطح انجام فعالیت‌های کسب و کار یک سازمان است که در دفعات بالا و معمولاً به صورت تکراری در رده‌های پایین عملیاتی سازمان انجام می‌شود. این عملیات در دفعات بالا بوده و عموماً با حجم کمی از داده‌ها سر و کار دارند. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالباً در حوزه مسایل ساخت یافته و توسط مدیران رده پایین هستند. نتایج حاصل از این تصمیمات تاثیرات کوتاه مدت و خرد در سازمان دارند.

درمجموع می‌توان گفت که اطلاعات درست، در زمان درست و با فرمت مناسب در سطوح مختلف سازمانی می‌تواند به رشد و بالندگی بیشتر سازمان منجر گردد.

پست های تصادفی

GPS هم هک شد!
GPS هم هک شد!
در یک عملیات هک آزمایشی، محققان توانستند سیستم ناوبری یک قایق را به هم بریزند.گروهی از دانشجویان ...

طوفان فکری با تیم مشاوران آکو

درخواست مشاوره
مشاوره با آکو