در دنیای امروز و محیط اقتصادی پویا و شدیدا رقابتی ، فناوری اطلاعات توانسته است به یکی از بازیگران اصلی و مهم تبدیل گردد و جایگاه خود را تا رسیدن به یک سرمایه استراتژیک ارتقاء دهد. فناوری اطلاعات می تواند یک سازمان را به سمت نوآوری ، افزایش بهره وری و تولید ارزش برای مشتریان هدایت کند و به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح گردد . با توجه به اهمیت بی بدیل فناوری اطلاعات ، بدیهی است که بکارگیری موثر آن مسائل و چالش های متعددی را نیز به دنبال داشته باشد. یکی از مهمترین چالش ها ، میزان و نحوه همسوئی فناوری اطلاعات با کسب و کار است .
جایگاه فناوری اطلاعات
جایگاه و نقش فناوری اطلاعات در سازمان شما کجا است ؟ آیا فناوری اطلاعات توانسته است به سازمان شما کمک کند تا به اهداف کسب و کار خود سریع تر برسد ؟ تا چه میزان فناوری اطلاعات و کسب و کار زبان همدیگر را متوجه می شوند ؟ تا چه میزان فناوری اطلاعات توانسته است خود را در راستای اهداف کسب وکار قرار دهد و با آن هم راستا و یا همسو باشد ؟ با توجه به ماهیت پویای نیاز های کسب و کار در یک سازمان زنده ، آیا فناوری اطلاعات می تواند با حضوری فعال و پویا صندلی خود را به درستی در کنار صندلی کسب و کار قرار دهد ؟
جایگاه فناوری اطلاعات در یک سازمان را می توان در چهار سطح مختلف بررسی کرد .
- فناوری اطلاعات به عنوان یک عامل هزینه : فناوری اطلاعات صرفا یک ارایه دهنده کالا ( به عنوان نمونه تجهیزات جانبی ) و یا سرویس های خاصی نظیر سیستم های حسابداری و مالی درون سازمان است .در چنین مواردی فناوری اطلاعات نظیر یک بچه شرور است که هم دوستش داریم ، هم باید باشد ، هم باید تاوان بودن آن را با کمترین هزینه پرداخت کرد و هم مزاحمت های فراوان آن را لاجرم تحمل کرد . در این سطح ، فناوری اطلاعات هیچگونه تاثیری بر روی کسب و کار ندارد .
- فناوری اطلاعات به عنوان یک سرمایه : راه حل های فناوری اطلاعات به عنوان بخش لاینفک فرآیندهای اصلی کسب و کار و تحقق مسائل امنیتی و رعایت نیازهای تعریف شده قانونی در نظر گرفته می شوند . کعبه آمال نهایی فناوری اطلاعات، تعالی عملیات است و در همین راستا بیشترین تاکید را بر روی اثربخشی بیشتر و ارتقاء کیفیت در کسب و کار از طریق بهبود فرآیندهای کسب و کار و تصمیم گیری دارد . فناوری اطلاعات می بایست یک پایگاه عملیاتی مقرون به صرفه را ارایه نماید و بتواند راندمان و بهره وری کسب و کار را بهبود بخشد . در این سطح، فناوری اطلاعات برای ایجاد ارزش برای سازمان مشارکت می نماید و به نوعی در ارایه پیشنهادات لازم در این خصوص حضور پر رنگ تری دارد.
- فناوری اطلاعات به عنوان یک شریک کسب و کار : فناوری اطلاعات توسط کسب و کار به عنوان یک شریک با کلاس بالاتر که حرف های بیشتر و مهمتری برای گفتن دارد پذیرفته می شود که می توان سخن آن را در زمان تدوین استراتژی سازمانی نیز شنید و به آن ترتیب اثر داد . (نه صرفا پیشنهاد دهنده ای برای خلق ارزش و بهبود عملیات کسب و کار ) . فناوری اطلاعات با اعتماد به نفسی که پیدا کرده است این امیدواری را دارد که بتواند داده های ارزشمندی را برای اتخاذ تصمیمات مهم و اثربخشی عملیات (به عنوان نمونه استانداردکردن فرآیندهای حمایت از کسب و کار) ارایه نماید . بررسی اثرات ایده ها و میزان وابستگی بین آنها در تعامل بین فناوری اطلاعات و کسب و کار از دیگر وظایف فناوری اطلاعات است .فناوری اطلاعات لازم است در عمل توانمندی خود را نشان دهد و بر اساس ساختارهای انعطاف پذیر به نیازهای کسب و کار به سرعت و مقرون به صرفه پاسخ دهد تا سازمان به استناد آنها بتواند در مسیر صحیح رو به جلو حرکت کند .
- فناوری اطلاعات به عنوان یک عامل توانمند ساز: با رشدی که فناوری اطلاعات در مراحل قبل داشته است ، اعتقاد مدیران کسب و کار به آن بیشتر شده است و از وی جهت تعریف و شکل دهی مدل های جدید کسب و کار دعوت بعمل می آید . مدیران کسب و کار که دارای قابلیت پیش بینی نیازهای آتی می باشند، ظرفیت فناوری اطلاعات و سایر فناوری ها را از دریچه ای جدید بررسی می کنند و فرصت های کسب و کار جدید را به سرعت شکار می کنند . در ادامه ، ساختارهای فناوری اطلاعات به آنها کمک می کند تا به سرعت خود را با نیازهای جدید تطبیق و متعاقب آن تغییر بدون درنگ داشته باشد . فناوری اطلاعات خودش را به عنوان بخش جدائی ناپذیر از کسب وکار می بیند که می تواند ایده های کسب و کار جدیدی را از طریق قابلیت ها و ظرفیت فناوری های موجود و فناوری های نوآورانه و ابتکاری عملی سازد.
شکل 1 ، جایگاه فناوری اطلاعات و سطوح مختلف آن را نشان می دهد .
شکل 1 : جایگاه فناوری اطلاعات
چگونه می توان فناوری اطلاعات را با استراتژی کسب و کار همسو کرد؟
همانگونه که در شکل 2 ، مشاهده می گردد با بکارگیری مفهومی با نام معماری سازمانی می توان بین استراتژی کسب و کار یک سازمان و ظرفیت های فناوری آن یک پل ایجاد کرد .
شکل 2 : جایگاه معماری سازمانی
با این که ممکن است تاکنون تعاریف متعددی در رابطه با معماری سازمانی ارایه شده باشد ، ما آن را به عنوان مجموعه ای از artifact و فرآیند در نظر می گیریم که از آنها به منظور ترجمه استراتژی کسب و کار به نقشه راه فناوری اطلاعات استفاده می گردد.
شکل 3 ، ارتباط بین استراتژی کسب و کار ، استراتژی فناوری اطلاعات و جایگاه معماری سازمانی را نشان می دهد .
شکل 3: ارتباط بین استراتژی کسب و کار ، استراتژی فناوری اطلاعات و جایگاه معماری سازمانی
اگر با همان تفکراتی که مشکلات را ایجاد کرده ایم به دنبال حل آنها باشیم است به نتیجه نخواهیم رسید . حل مشکلات در حوزه فناوری اطلاعات و نقش آفزینی آن در یک سازمان به منظور همسوئی با استراتژی کسب و کار، مستلزم نگاهی نو به فلسفه وجودی فناوری اطلاعات ، جایگاه واقعی آن و نحوه بکارگیری موثر آن همسو با اهداف کسب و کار است . پاسخ به سوالاتی نظیر : الان کجا هستیم ؟ به کجا می خواهیم برویم ؟ چگونه این مسیر را می خواهیم طی کنیم ؟ می تواند تکلیف فناوری اطلاعات در یک سازمان و انتظاری که از آن در آینده وجود دارد را به خوبی مشخص کند.