کنفرانس ملی سیستمهای اطلاعاتی در تاریخ ۱۱ بهمنماه به مدت دو روز، با حضور اساتید، صاحبنظران، کارشناسان و سازمانهای فعال در حوزه سیستمهای اطلاعاتی در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد. در این کنفرانس میزگردی با عنوان چالشها و راهکارهای رشد کسبوکارهای نوپای دیجیتالی ایران با حضور ایوب محمدیان عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران، شاهین طبری عضو هیاتمدیره نظام صنفی رایانهای، ناصر غانمزاده مدیرعامل فینوا و میلاد منشیپور مدیرعامل شرکت تپسی و با اجرای آرش برهمند برگزار شد.
در ابتدای مراسم آرش برهمند به مشکلات و چالشهای موجود در حوزه کسبوکارهای نوپا در کشور و مشکلاتی که ممکن است ناشناخته بودن این حوزه برای کسبوکارها به همراه داشته باشد، اشاره کرد. در این زمینه میلاد منشیپور، مدیرعامل تپسی با اشاره به مشکلاتی که پیش از این تپسی با آن دستوپنجه نرم کرده بود، گفت:
"در حال حاضر قوانینی در کشور وجود دارد که با کسبوکارهای فناوری محور همخوانی ندارند و لازم است این قوانین تغییر کنند. البته این مشکلات در همه جای جهان وجود دارد و تنها منحصر به ایران نمیشود مانند همان چالشهایی که برای سرویس اوبر در چندین کشور جهان رخ داده است. این مشکلات در کشورها و دولتهای مختلف هم وجود دارد اما تنها شکل آن باهم متفاوت است. تمایل دولت کنترل بیشتر در فناوریهای جدید است. در ایران بر خلاف کشورهای دیگر، دولت برای فناوریهای جدید قانونگذاری میکند. تقابل قانونگذاری اصناف با سیستم جدید وجود دارد ولی همه این موارد قابلحل است چون به سمتی میرویم که فناوری فراگیر و جایگزین میشود."
در ادامه پنل ایوب محمدیان عضو هیات علمی دانشگاه تهران به نتایج پژوهشهای انجام شده در الکامپ اشاره کرد و گفت:
"این نتایج نشان میدهد که موسسین کسبوکارهای نوپا خواهان دخالت نکردن دولت هستند و این بیاعتمادی در حدی است که حتی در برخی موارد استارتآپها با پژوهشگران ما هم همکاری لازم را نداشتند."
وقتی صحبت از این میشود که دولت در این حوزه دخالتی نداشته باشد، یک تناقضی وجود دارد چرا که باید کسبوکارهای بر اساس قوانین حاکم فعالیت کنند و در این در حالی است که بسیاری از قوانین موجود، قدیمی هستند و کارایی لازم را ندارند. بعنوان مثال قانون تجارت الکترونیک در سال ۸۲ تصویب شده است. همچنین یکی دیگر از چالشهایی که وجود دارد قانونهای مرتبط با حق مالکیت معنوی است که به پیش از انقلاب برمیگردد. همه استارتآپها با توجه به خدمات و سرویسی که ارائه میکنند به نحوی درگیر این قوانین هستند، فکر میکنید چگونه بدون دخالت دولت میتوان در چنین موقعیتی فعالیت کرد؟
محمدیان در پاسخ به این سوال گفت:
"تا کنون نقش دولت و حاکمیت در برخورد با استارتآپها، سه نوع برخورد متفاوت و غیر یکپارچه بوده است، در برخی از ارگانهای دولتی و حاکمیتی نگاهی که به استارتآپها داشتهاند، نگاه بازدارنده بوده است، یعنی استارتآپها را محرم خود نمیدانستند و با عبارتهایی چون نفوذ، خروج نخبگان از کشور یا سرقت ایده، از ورود این نوع شرکتها جلوگیری کردند. دسته دیگری نگاه منفعل به این حوزه داشتند مانند مرکز ملی فضای مجازی که هیچ نوع واکنشی نه مثبت نه منفی نسبت به این موضوع ندارد. دسته سوم موجسوار بودند، زمانیکه دیدند استارتآپها فضای جدید اشتغال و بهرهوری را ایجاد کردهاند پشتسر استارتآپها آمدند و خودشان را در قالبی قرار دادند که اگر بحث اشتغال افزایش پیدا کرده است ما مسبب آن بودهایم. نمونه این اتفاق را می توان در حمایت دولت از اپلیکیشنهای فارسی دانست که بعد از رشد این گروه از اپلیکیشنها دولت وارد شد و از آنها حمایت کرد."
در پژوهشهای که انجام دادیم مشخص شد اکثر استارتآپها نقش دولت را قانونگذاری میدانستند. در واقع آنها خواستار این بودند که دولت نگاه تصدیگری نداشته باشد، در مبحث توسعه سرویسها و محصولات ورود نکند. استارتآپها حتی نیاز به حمایت مالی دولت هم ندارند چون بازار و رقابت را خراب میکند. بحث اصلی قانونگذاری و قوانین و مقررات است.
در مورد قوانین فعلی دو رویکرد وجود دارد. یکی قوانینی است که باید مورد بازنگری قرار بگیرند که بعنوان مثال میتوان به قانون منسوخ شده تجارت الکترونیک اشاره کرد. در مباحث جدید دیگری از جمله اینترنت اشیا لازم است که قوانین جدیدی در حوزه حفاظت از دادهها وضع شود. نگاهی که در مورد دیجیکالا و شرکتهایی مانند آن وجود دارد، دغدغهای چگونگی استفاده از اطلاعات است. یا مبحث دیگری که بسیار مورد بحث قرار میگیرد این است که با ورود سرمایهگذار خارجی محرمانگی دادههای داخلی چگونه حفظ خواهد شد.
با بررسی که روی سرمایهگذاران داخلی انجام دادیم مشخص شد که آنها هم همین دغدغه را دارند. اکوسیستم استارتآپی ایران با برآوردی که شده است حدود دویست تا سیصد میلیارد دلار ارزش دارد، یک سرمایهگذار خارجی کل اکوسیستم را میتواند به راحتی خریداری کند و باعث مشکلاتی شود. باید در رابطه با جایگاه سرمایهگذار خارجی، جایگاه سرمایهگذار داخلی و جایگاه استارتآپها صحبت شود. شاید مدل مناسبی باشد که سرمایهگذاران خطرپذیر داخلی در حلقه میانی قرار بگیرند و اگر قرار است پولی از طریق سرمایهگذار خارجی تزریق شود، از طریق سرمایهگذاران خطرپذیر داخلی صورت پذیرد.
اگر روند دنیا را بخواهیم مقایسه کنیم که دولتها چه نقشی را ایفا میکنند، معمولا یک اصلاحی است به اسم Government as platform یعنی در آنجا نگاهی است که دولت فقط باید بسترساز باشد، حتی پلتفرمهای Open data را برای دولتها در نظر میگیرند که دولت باید تمامی دادههای دولتی خود را در اختیار عموم مردم قرار دهد که با وجود آن کسبوکار و نوآوریهای زیادی ایجاد میشود. این نقشی که دولت بخواهد سرویسدهنده باشد باید از بین برود، سرویسدهندهها مردم هستند و برای مردم میتوانند این سرویسهای متقابل را ایجاد کنند.
در رابطه با واقعیتهای بازار مانند سرمایهگذار و قوانین اطلاعات کمی وجود دارد، زیرساختهای اطلاعاتی و رسانهای در اختیار شما نیست، حتی برای معرفی یک محصول جدید و اپلیکیشن، رسانهها و زیرساخت اطلاعاتی کشور برای اطلاعرسانی در این مورد بهینه نشدهاند، برای مثال در رسانهها این برنامه وجود دارد که خبر یک بخش دولتی مشهور را در سطح اخبار قرار دهد ولی هیچگاه خبر یک فروشگاه یا یک اپلیکیشن با چندین میلیون کاربر را در سطح خبرهای خود نمیداند.
برهمند با اشاره به وضعیت و چالشهایی که در این اکوسیستم وجود دارد از شاهین طبری پرسید چه انگیزهای باعث شده است که شما بخواهید همچنان در این حوزه فعالیت کنید؟
شاهین طبری در پاسخ به این سوال گفت:
"همانطور که منشیپور اشاره کردند مشکلاتی مانند مجوز دادن قابلحل است و من حرفهای او را میپسندم چون بسیار امیدوارکننده است. در شرکت چارگون حدود هزار سازمان را یاد گرفتهایم که چگونه سیستمهای اطلاعاتی را برای آنها پیادهسازی کنیم و در حالحاضر وقتی وارد کسبوکاری میشویم که چندین هزار کاربر دارد، خیلی خوب میدانیم که منابع انسانی، سیستم مالی، نحوه کسب درآمد و هزینههای آن سازمان چگونه انجام میشود.
قانونی چند روز پیش از سمت دولت به مجلس رفت و به عنوان برنامه ششم ثبت شد، در این قانون یکی از مواردی که به دولت دستور داده شده است این است که باید سیستمهای نرمافزاری مالی بنویسد و در اختیار زیر مجموعههایش قرار دهد. با ثبت این قانون در حالحاضر تعدادی شرکت و سازمانهای دولتی از جمله سازمان مدیریت و وزارت اقتصاد علاقهمند هستند که این کار را انجام دهند و نرمافزار بنویسند البته قبلا این کار را انجام دادهاند و قانونی هم برای آن گذاشتهاند.
به عنوان مثال در سیستمی که خود ما قصد داشتیم در حوزه سلامت توسعه بدهیم، با این مشکلات مواجه بودیم. برای راهاندازی این سیستم نیاز به یک سری اطلاعات از سازمان تامین اجتماعی داشتیم. به بیمه تامین اجتماعی گفتیم آیا میتوانید استحقاق درمانی را در اختیار پزشک قرار دهید که بداند بیماری که آمده است آیا استحقاق گرفتن درمان از سمت بیمه را دارد یا ندارد که پزشک میخواهد نسخه و دارویی تجویز کند او را با بیمه چک کند.
بعد از حدود شش ماه مذاکره با سازمانها سرویسی به ما ارایه شد که با وارد کردن کد ملی فرد، تنها یک تاریخ استحقاق درمان ارایه میکرد در حالی است که این اطلاعات بههیچوجه اطلاعات خصوصی نیست که بعد ششماه دوندگی در اختیار ما قرار دادند. پزشک میخواهد درمان کند و جای اینکه تاریخ را در دفترچه بیمار ببیند در سیستم مشاهده کند که این کار هم به نفع تامیناجتماعی است. طبری گفت در نهایت میخواهم بگویم که درگیریهای روزمره این موارد است و زمانی که میگویند دولت حمایت نمیکند میخواهم مثالی که گفتم را ببینید که در این رقابت و جایی که به نفع خود دولت هم است همکاری نمیکند که شما کار عجیبی انجام ندهید."
در ادامه میزگرد آرش برهمند با اشاره به نقش سرمایهگذاران خارجی در رشد استارتآپها گفت:
"یکی از حوزههایی که میتواند بسیار موجب رشد استارتآپهای داخلی شوند ورود سرمایهگذاران خارجی است و از آنجایی که برای این نوع از سرمایهگذاران تحلیل آمار و ارقام بسیار سادهتر است و راحتتر سرمایهگذاری خطرپذیر انجام میدهند. این روند در بسیاری از کشورهای خارجی هم وجود دارد. از آنجایی در چند سال گذشته که فضای استارتآپ و فروش آنلاین در ایران بسیار بکر بود، حضور سرمایهگذاران خارجی در ایران بسیار مبحث پیچیده و سیاسی شد که حتی مشابه آن را در سایر بخشهای فناوری اطلاعات کشور شاهد نبودیم."
با توجه به این شرایط به نظر شما ورود سرمایهگذار خارجی به ایران منطقی به نظر میرسد و آیا برای تسهیل شرایط راهکاری وجود دارد؟
در پاسخ به این سوال ناصر غانم زاده مدیرعامل فینوا گفت:
"در حال حاضر من در فینوا مشتاق به همکاری با سرمایهگذاران خارجی نیستم چرا که معتقدم دردسرهای این همکاری خیلی زیاد است. سرمایهگذار خارجی در دو سطح میتواند ورود کند که به نظر من در حال حاضر در یک سطح شرایط برای ورود این سرمایهگذاران فراهم است. در سطح اول سرمایهگذار خارجی میتواند ورود کند و مستقیما روی استارتآپ سرمایهگذاری کند و در نوع سطح دوم هم سرمایهگذار خارجی میتواند روی سرمایهگذاران خطرپذیر داخلی سرمایهگذاری کند که از نظر من حالت دوم در شرایط فعلی گزینه بهتری است. در شرایط فعلی قوانین دقیق و مشخصی هم برای سرمایهگذارهای خارجی نداریم و قوانین موجود بسیار قدیمی و پرابهام هستند."
نگرانی دیگری هم که در مورد ورود شرکتهای خارجی به ایران وجود دارد، مربوط به مبحث خارج کردن نیروهای متخصص داخلی یا دزدیده شدن ایدههای داخلی است. آرش برهمند در خصوص این مبحث اشاره کرد که اکثر ایدههایی که در حال حاضر در کشور در حال پیادهسازی هستند همگی کپیبرداری شده از ایدههای خارجیاند.
غانمزاده در این خصوص گفت:
"این نگرانی در دو بخش دولتمردان و استارتآپها وجود دارد و متاسفانه در هر دو بخش هم این نگرانیها به این دلیل وجود دارد که افراد شناخت کافی درباره این حوزه ندارند."
مبحث دیگری که در این پنل مورد بررسی قرار گرفت، نقش پارکهای علم و فناوری در اکوسیستم کارآفرینی کشور است. برهمند به نقش دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری اشاره کرد و گفت:
"در کشور این رویکرد وجود دارد که این مراکز این توانایی را دارند که نیاز بسیاری از اعضای اکوسیستم را برطرف کنند و در مباحثی همچون قانونگذاری و تریبت نیروی متخصص نقش ایفا کنند؛ اما وقتی خروجی این مراکز را مشاهده میکنیم متوجه میشویم که هیچکدام از این مراکز موفقیت چشمگیری نداشتهاند و ما نمیتوانیم هیچ شخصی را موفقی را پیدا کنیم که در این مراکز رشد پیدا کرده باشند."
دکتر محمدیان در پاسخ به این سوال گفت:
"پارک علم و فناوری دانشگاه تهران برنامههای مختلفی برای دانشجویان، اعضای هیات علمی و شرکت های رشد یافته دارد. فراخوانی منتشر شد و تمایل به شرکت در این برنامه داشتیم. متوجه شدیم پارکهای علم و فناوری روی محصول تمرکز دارند. اگر قرار بود در بخش تولید و صنعتی شدن موفق باشیم باید در این ۳۰ سال اتفاقی رخ میداد و شاید مزیت ما در این بخش نباشد و حوزه فناوری اطلاعات که حوزه خدمات است میتواند مزیت رقابتی ما در آینده نزدیک باشد. اقتصاد دنیا نیز این را نشان داده است که ۷۰-۸۰ درصد در بخش خدمات است.
با مشورتی که با همکاران در پارک علم و فناوری داشتیم آنها نیز پذیرفتند که مشکل قوانین وجود دارد و ایدهها را به سمت محصول هدایت میکنند. حتی شخصی ایده طراحی بازی داشته است و چون این حمایتها شامل حال او نمیشد این بازی را بهصورت فیزیکی درست کرده بود.
خوشبختانه این تغییرات در حال انجام است و امیدواریم تا ۳ ماه آینده نتایج آن را ببینیم. کسبوکارهای اینترنتی نیاز به فضای فیزیکی بزرگی ندارند و میتوان فضای موجود را میان چند شرکت به اشتراک گذاشت. بسیاری اوقات نیز افراد تیمها نیازی به حضور در این فضا ندارند و افرادی که درراههای دور هستند باید بتوانند از خدمات مرکز رشد استفاده کنند. ما مراکز رشد مجازی را مطرح کردهایم که ماهیت فیزیکی ندارند و میتوانند خدمات را بهصورت آنلاین و بدون محدودیت ارایه دهند.
اکنون اگر ۱۰۰ شرکت به پارک مراجعه کنند فقط از ۲۰ شرکت حمایت میشود ولی به دلیل عدم اطمینان بالایی که در کسبوکارهای خدمات اینترنتی وجود دارد مدل باید معکوس شود. پس به نظر من نسل جدیدی از مراکز رشد باید ایجاد شود و خوشبختانه پارک علم و فناوری دانشگاه تهران به عنوان یک پارک پیشرو در این زمینه تمرکز زیادی روی این موضوع دارند و درحال تغییر آییننامهها هستند تا بتوانند کسبوکارهای خدماتی و اینترنت محور را هم تحت حمایت داشته باشند.
زمانی که در مورد سرمایهگذاری صحبت میکنیم بحث مالی نیست. وقتی با یک سرمایهگذار خارجی صحبت میکنیم نیاز ما انتقال دانش و مهارتی است که در اینجا وجود ندارد و بحثهای مالی در اولویت نیستند. مثلا ما تجربه شرکتهای توسعه یافته نداریم و خوب است که این دانش را انتقال دهیم.
همچنین ما از کودکی میآموزیم که با یکدیگر سهیم نشویم و شراکت نکنیم. باید برای رشد تلاش کنیم همدیگر را تحمل کنیم با هم گفتگو و تعامل کنیم. ما این موضوعات را مورد پژوهش قرار دادهایم که نتایج آن از طریق مرکز کسبوکارهای نوپا منتشر میشود، یکی از موضوعاتی که در توسعه و مقیاسپذیری کسبوکارها بسیار مهم بود بحث همکاری شرکتهای بزرگ و سنتی با استارتآپها بود.
نمونه تقابل را در کسبوکارهای سنتی میبینید. صداوسیما با آپارات مشکل دارد، دیوار با اتحادیه املاک در تقابل است و سرویسهای حملونقل هم با چالش روبرو هستند. در زمینههای مختلف به نقطهای رسیده ایم که این تقابل ایجاد شده است در صورتی که این دو جای یکدیگر را نگرفتهاند. آنها آمدهاند که فضای جدید و بازار جدید را معرفی کنند و اتفاقا بازار بزرگتر میشود و این نقطه است که باید بتوان آن گفتگوی مشترک شکل بگیرید."
در فرآیند رسیدن به تعادل بسیاری از استارتآپهایی که از چرخه رقابت بهناحق حذف میشوند لزوما استحقاق این حذف را ندارند. زیرا نهادهای رگولاتور در ایران لزوما بیطرف نیستند. در نتیجه مثلا در یک مراسم گفته میشود که دیوار باید خراب شود ولی آلونک بسیار خوب است. به این معنی که ساختار قدرت به نفع یکی از آنها کار میکند. در این فرآیند استارتآپی که مدل تجاری بهتر و تعامل بهتری با مخاطب دارد حذف میشود و آنچه باقی میماند امتدادی از همان کسبوکار سنتی است. یا به شکل دیگر آنکه زودتر از بقیه با یک اتحادیه به تعامل میرسد باقی میماند و آنهایی که موفق به این تعامل نمیشوند باید از بازار خارج شوند.
منبع: پایگاه تخصصی نرم افزار ایران